وقتی مرد قرار میگذارد، بلیط را میخرد، ماشین را آماده میکند و به همه جزئیات رسیدگی میکند. این کار عشقبازی است. وقتی مرد مسئولیت رسیدگی به امور را به عهده میگیرد، به زن فرصت میدهد بیاساید و از احساس این که از او مراقبت میشود، لذت ببرد. این حالت برای زن مانند رفتن به مرخصی کوتاهی است که طی آن به قسمت مونث وجودش باز میگردد.
عشقبازی مانند مرخصی کوتاهی است که طی آن زن میتواند به خود بیاندیشد و بخش مونث وجود خود را احساس کند.
لحظات رمانتیک برای زنان بسیار یاریبخشاند. این لحظات به خصوص زنی را که در بیان احساساتش راحت نیست، بسیار قدردان میکنند. در لحظات رمانتیک، بدون نیاز به صحبت کردن، زن احساس میکند پذیرفته شده، تحسین شده، درک شده و از او حمایت میشود. فواید صحبت کردن نسیبش میشود، بدون آن که مجبور باشد درباره احساساتش حرف بزند.
رفتار رمانتیک هم مهر تأییدی بر پذیرفته شدن زناند و هم مرد به این ترتیب با پاسخ به نیازهای زن نشان میدهد که درکش میکند و برایش اهمیت قائل است. این نوع رفتار نیازی را برای زن برآورده میکنند که صحبت کردن برآورده میکند. در هر دو مورد، زن احساس میکند حرفهایش شنیده شدهاند.
عشقبازی و ارتباط
عشقبازی شکوفا میشود! بله، عشق بازی شکوفا میشود، زمانی که زن روزها پی هم شاهد همراهی عشقبازی با نیازهایش باشد.
در آغاز رابطه، زن واقعاً مرد را نمیشناسد. او به خاطر گرمای دلبستگی ممکن است فکر کند مرد به طور واقعی او را دیده، درک کرده و برایش احترام قائل است. این احساس مثبت، زمینه مساعدی برای عشقبازی و شور و شهوت فراهم میآورد؛ منتها بعد از ناامیدیهای مکرر، به هر حال، این طلسم جادویی شکسته میشود.
حقیقت جز این نیست. اگر مهارتهای گوش دادن و درک کردن را نیاموخته باشید یا زنـتان در بیان احساساتش مقاومت ورزد، سرانجام فکر میکند حرفهایش را نمیشنوید؛ و از این بابت، دچار احساس یأس میشود. در چنین حالتی، شاید حتی نفهمد چه اتفاقی افتاده. ممکن است شما برخی رفتار عشقبازی را داشته باشید، ولی دیگر اثر معجزهآسایشان را ندارند. وقتی زن همراهی عشقبازی با نیازهایش را نبیند و احساس نکند که روزانه حرفهایش شنیده میشود، حتی گلهای چیده شده تأثیر بالقوه خود را از دست میدهند.
حقیقت جز این نیست. اگر مهارتهای گوش دادن و درک کردن را نیاموخته باشید یا زنـتان در بیان احساساتش مقاومت ورزد، سرانجام فکر میکند حرفهایش را نمیشنوید؛ و از این بابت، دچار احساس یأس میشود.
به هر حال، صحبت کردن یکی از نیازهای جدی زنانه است. مهارتهای پیشرفته برقراری ارتباط را به طور کامل در کتابهای دیگرم مورد بحث قرار دادهام؛ اما میتوان مسیر طولانیای را در بیان عشق بدون استفاده از کلمات نیز طی کرد. آفریدن آئینهای عشقبازی این پیام را انتقال میدهند که: «دوستت دارم و برایت اهمیت قائلم.» حقیقتاً، با کمک عقشبازی، ارتباط برقرار کردن بسیار آسانتر میشود.
آفریدن آئینهای عشقبازی
من و بونی در رابطهمان از چند آئین استفاده میکنیم که قسمت مونث وجود او و قسمت مذکر وجود مرا تغذیه میکنند. آئینهای عشقبازی اعمال سادهای اند که نشان میدهند مرد برای زنش اهمیت قائل است و از او مراقبت میکند و زن بسیار سپاسگزار مرد است و او را تحسین میکند.
آئینهای عشقبازی اعمال سادهایاند که نشان میدهند مرد برای زنش اهمیت قائل است و زن سپاسگزار مرد است.
در اینجا، مثالی میآورم: چون نویسندهام، دفتری در خانه دارم. وقتی متوجه میشوم بونی به خانه آمده، بلند میشوم و پیدایش میکنم؛ به او خوشآمد میگویم و در آغوشش میگیرم. مانند تقدیم گل، با این آئین کوچک او احساس میکند برایش اهمیت قائلم و دوستش دارم. در نتیجه، خستگیاش در میرود، و من نیز با دیدن خوشحالی او، احساس میکنم دوست داشته شدهام و مورد قدردانی قرار گرفتهام.
گاه که فراموش میکنم به پیشوازش بشتابم، بونی بعد از کمی درنگ به سراغم میآید و احوالپرسی میکند. سپس از من میخواهد در آغوشش بگیرم. وقتی این کار را میکنم، آثار سپاسگزار بودن در چهرهاش پیداست.
خیلی از زنها درخواست برای به آغوش گرفته شدن را ناجور میدانند. در آغوشگیری، باعث میشود زن احساس حمایت کند. پس، وقتی آن را بخواهد، یعنی مورد حمایت قرار نگرفته. مطمئناً اگر مرد پیشقدم شود، بسیار رمانتیکتر است؛ ولی اگر فراموش کرد، بهتر است زن به جای رنجیدن آن را از او بخواهد.
بسیار رمانتیک است که مرد خود اقدام به در آغوش گیری کند؛ ولی اگر فراموش کرد، بهتر است زن به جای رنجیدن، آن را از او بخواهد.
درخواست عشق، گامی بلند
اولین باری که بونی خواست به آغوشش بگیرم به یاد میآورم. این کار نقطه عطفی در رابطهمان بود. بونی به جای این که از در آغوش گرفته نشدن برنجد، از من درخواست کرد این کار را انجام دهم.
درخواست او برایم همچون هدیهای از عشق بود. بونی این را فهمید. او متوجه شد بهترین راه برای دوست داشتنم این است که به من کمک کند در دوست داشتنش موفق باشم. همسرم پی به مهارت پیشرفتهای برد که برای حفظ رابطهمان بسیار مهم است.
بله، آن روز در اتاق مطالعه ایستاده بودم و او نداهایی از روی خستگی زیاد در میآورد...خوشبختانه کاملاً متوجه حرفش شدم و فهمیدم منظوری ندارد جز این که میخواهد در آغوشش بگیرم. پس، به جای دفاع از خود با تأکید گفتم: «بیا عزیزم، بیا تا در آغوشت بگیرم.»
بیرون غذا خوردن
باب هر وقت متوجه میشود سیدنی خسته است، پیشنهاد میکند خودش شام را بپزد و یا با هم بیرون شام بخورند. اگر باب متوجه خستگی سیدنی نشود و یا به هر دلیل فراموش کند سیدنی را از مسئولیت تهیه شام معاف کند، مشکل خیلی بزرگی نیست، اصل «درخواست کردن» همچنان برای همه آئینهای عشقبازی قابل اجرا است. سیدنی به سادگی خواهد پرسید: «باب، آیا امشب برای شام بیرون میرویم؟» یا «باب، میروی چیزی برای شام بیاوری؟» یا «باب، ممکن است امشب شام را بپزی؟»
آن روی سکه این آئین آن است که اگر شام بیرون خانه صرف شود- هرچند پول شام متعلق به هر دوی آنهاست- سیدنی از بابت خوراک خوشمزه تشکر میکند، و اگر باب مسئولیت تهیه شام را به عهده بگیرد، باز هم سیدنی سپاسگزار همسرش میشود.
سفارش غذا
آئین کوچک دیگر در هنگام صرف غذا در بیرون از خانه این است که شوهر از همسرش بپرسد چه میل دارد و سپس وقتی پیشخدمت میآید خودش سفارش غذا را بدهد. اگرچه این کار همیشه لازم نیست، ولی وقتی مرد سفارش غذا را میدهد، شام شام مخصوص خواهد بود. زن عملاً این پیام را دریافت میکند که شوهرش متوجه
اوست، علائقش را میشناسد و به او اهمیت میدهد. وقتی مرد برای زن سفارش غذا میدهد، معنایش این نیست که زن نمیتواند، بلکه این کار آئین عشقبازی کوچکی است که میگوید: «این همه برای من و بقیه زحمت میکشی، پس بگذار من این کار کوچک را برایت انجام دهم.»
راه دیگر برای خلق فضای رمانتیک در رستوران این است که شوهر غذای مورد علاقه همسرش را سفارش دهد. به این طریق، زن بیشتر حس میکند مورد توجه است و نیازهایش درک میشوند.
به هر حال، اگر زن برای شوهرش سفارش غذا بدهد، شوهر احساس خوبی نخواهد کرد و ممکن است فکر کند همسرش از او پرستاری میکند. این عمل به هیچ وجه رمانتیک نیست. بنابراین، آن عمل مرد که برای زن رمانتیک است، شاید اگر زن انجام دهد، برای مرد اصلاً رمانتیک نباشد.