بخوانید و استفاده کنید

زندگی اون بازی نیست که تاس خوب بیاری سعی کن تاس بد و خوب بازی کنی

بخوانید و استفاده کنید

زندگی اون بازی نیست که تاس خوب بیاری سعی کن تاس بد و خوب بازی کنی

نیازهای عاطفی و اخلاقی همسران چیست ؟

در قسمت قبل (تحت عنوان با نیاز های مردتان آشنا شوید) مطالبی در مورد ، تفاوت‌های احساسی عاطفی و شناختی بین زنان و مردان و پرهیز از شیوه‌های خود مغلوبی مطرح نمودیم . اینک در ادامه می‌خوانیم ...

توجه به انتظارات ، خواسته‌ها و نیازهای یکدیگر

حفظ رابطه ای که شکل می‌گیرد نیازمند تلاشی مداوم و مستمر از سوی هر دو طرف می‌باشد. یکی از اصلی ترین پایه‌های نگهدارنده رابطه ، توجه به نیازها ، انتظارات و خواسته‌های طرف مقابل است. اطلاع از نیازهای طرف مقابل ، در هر رابطه ، خصوصاً در زندگی زناشویی به ما امکان می‌دهد بتوانیم از بسیاری سوءتفاهم‌ها و مشاجرات ناخواسته در زندگی روزمره خود بکاهیم. به عنوان مثال نیازهای مردان را در محیط خانواده می‌توان به دو بخش اساسی تقسیم کرد:

1 - نیازهای عاطفی

:شاید بتوان ازدواج را به سپرده گذاری در یک بانک تشبیه کرد. یکی از مقاصد هر یک از ما برای افتتاح حساب و یا افزایش موجودی ، حق برداشت از آن است . بسیار طبیعی می‌نماید که در روابط عاطفی نیز داد و ستدی وجود داشته و دریافت و پرداختی در کار باشد. هر یک از ما همانقدر که در روابط عاطفی خود با اطرافیان ، خصوصاً در محیط منزل و در ارتباط با همسر محبت پرداخت می‌کنیم، انتظار دریافت هم داریم. پس الزامی است که به منظور ایجاد توازن عاطفی در زندگی مشترک و جلوگیری از احساس زیان در یک طرف ، از نیازهای اصلی یکدیگر مطلع باشیم.

اما نیازهای عاطفی زوجین چه هستند؟

مقبولیت:
 
از مهمترین نیازهای عاطفی همسران مقبول بودن و مورد پذیرش قرار گرفتن است. خصوصا تمام مردان و نیازمند آن هستند تا به آنها اثبات شود که در محیط خانواده ، خواستنی هستند نه به خاطر شغل ، درآمد و یا مقام و موقعیت اجتماعی ، که تماماً صوری و موقتی هستند بلکه فقط به خاطر وجود خودشان .

اعتماد :

از دیگر نیازهای اساسی همسران ، مورد اعتماد بودن است. اگر مردی در محیط خانواده با این احساس ناخوشایند روبرو شود که همسر نسبت به او اعتماد و اطمینان لازم و کافی را ( در هر زمینه ) ندارد، احساس بی کفایتی ، عدم اعتماد به نفس و ناخشنودی بر وجود او مستولی شده ، احساس می‌کند حامی خوبی برای خانواده اش نیست. حتی تصور این که زن ، شوهرش را بی لیاقت و بی کفایت بداند و در موقعیت‌های دشوار و یا حتی معمول زندگی ، آن طور که باید او را تکیه گاه قرار ندهد برای مرد به منزله مرگ عاطفی است. اگر برداشت زن از مرد با توانایی‌ها ، امکانات و استعدادهای او بی تعصب و واقع بینانه باشد و توقعات و انتظارات خود را بر مبنای واقعیت تنظیم کند، احساس عدم امنیت و اطمینان و یا بی لیاقتی را به شوهر و محیط خانواده خود منتقل نمی کند. چطور ممکن است فرزندان ، پدر را مظهر قدرت و تکیه گاه خود بپندارند در حالی که مادر با حرکات خواسته یا ناخواسته خود ، اقتدار و کفایت را از شوهر خود سلب می‌کند؟ چه خوب است به جای تنزل جایگاه مرد در خانواده به منزلت اصلی و واقعی او بیندیشیم و آن را به شریک زندگی خود هدیه کنیم تا با احساس امنیت بیشتر، بر تلاش خود برای درک خانواده و ارتقاء کیفیت و کمیت ارتباطات و بهبود وضعیت رفتاری و اخلاقی خود بیفزایند. فرزندان نیز با اطمینان به قدرت فکری و توانایی‌های پدر ، خود را در جامعه تنها و بی یاور و بدون پشتیبان تصور نمی کنند. احساس بی پشتوانگی فرزندان سبب می‌شود تا دیدگاهی منفی از دنیا ، افراد و موقعیت‌ها در ذهن آنان شکل بگیرد. برای فرزند مهم است پدرش را مظهر قدرت و قهرمان تصور کند. علاوه بر این هر مردی در اعماق وجود خود می‌خواهد در نظر خانواده اش قهرمانی ارزشمند باشد. پهلوانی که در هر شرایطی مورد اطمینان خانواده قرار داشته ، به عنوان الگویی از دانش و چاره اندیشی ، حلاّل مشکلات خانواده و اطرافیان است. در مورد زنان هم وضع به همین شکل است اگر زن در خانه فقط نقش برطرف کننده نیاز های اولیه منزل را در مورد همسر و فرزندانش داشته باشد و به تدریج دچار یاس و دلزدگی می‌شود و احساس می‌کند نقشی فراتر از در منزل باید داشته باشد که به آن بی توجهی شده و این تازه اول یک ناسازگاری در خانواده است که پشتوانه ای منطقی دارد و باید مورد توجه قرار بگیرد.

 
تشویق :
 
تشویق نیز یکی دیگر از نیازهای همسران است. زوجین برای امیدوار بودن به زندگی ، به تشویق همسر خود نیازمند است. تشویق و قدرشناسی از زحمات و تلاشهای همدیگر، احساس ارزشمندی و رضایت را به او هدیه می‌کند. تحسینِ ویژگیهای منحصر به فرد ، استعدادها، خلق و خو ، توانایی و مقاومت در مقابل سختی های زندگی برای دو طرف ، احساس امنیت را هدیه می‌کند. همه ما قبول داریم رفتاری که مورد تشویق قرار گیرد تکرار خواهد شد. پس بیایید به جای آن که عیوب طرف مقابل را به رخ او بکشیم و یا نقصان و ناتوانایی‌های او را به طور مداوم به خودش ( و یا در جمع ) یادآور شویم، اعمال نیکو، نقاط قوت و توانایی‌هایش را این بار نه فقط در خلوت ، که در جمع نیز متذکر شویم تا رفتار نامناسب به شیوه ای ضمنی و غیر مستقیم کاهش یابد.

2 - نیازهای اخلاقی :

علاوه بر نیازهای ذکر شده، زوجین از یکدیگر انتظارات دیگری نیز دارند که بد نیست از آنها به عنوان نیازهای اخلاقی یاد کنیم. خلق خوش و نیکوی خانم منزل یکی از پایه‌های نگهدارنده و حتی شاید بتوان ادعا کرد اصلی ترین ستون زندگی مشترک محسوب می‌شود. زنانی که ناخواسته در محیط منزل و در مقابل شوهرانشان پرخاشگری می‌کنند خوب است متوجه این نکته باشند که اگر گلایه ای از شوهران خود دارند ، با لحنی آرام و با کلماتی مناسب و بدون توهین به شخصیت شوهر ، آن را مطرح کنند. از طرفی مردان نیز از این زاویه به قضیه بنگرند که پرخاشگری در زن ، نتیجه احساس عدم امنیت عاطفی و روانی در اوست. چه خوب می‌شد اگر هر دو طرف به جای آنکه مثل کوه ، تنها صوت را انعکاس داده و فریاد بکشند ، علت رفتار پرخاشگرانه را جویا شوند .

 

اما اگر از همدیگر شکایت یا انتقادی داشتیم چطور یا چگونه بیان کنیم؟

قبل از هرچیز از قضاوت عجولانه بپرهیزید. قبل از اقدام به هر عمل یا هر گونه صحبت خوب است بدانیم واقعاً چه پیش آمده است . با دیدگاهی منطقی و واقع بینانه ، ابعاد گوناگون قضیه را بررسی کرده ، از سوء تفاهم پیشگیری کنیم. دیدن از دریچه چشم دیگری به معنای درک عواطف ، احساسات ، اندیشه‌ها و افکار اوست. بدان گونه که پیشینه ی فرهنگی ، تربیتی و خانوادگی او ، طی سالیان متمادی به او آموخته است.

اگر واقعاً بتوانیم در قضاوت‌ها ، نه تنها خود ، بلکه دیگران را نیز در نظر بگیریم زندگی بسیار زیباتر از آن چیزی می‌شود که انتظار داریم.

نکته ی بعدی رعایت احترام خود و طرف مقابل در تمام شئون زندگی حتی طرح شکایت‌هاست. اگر از عملکرد و نوع کارکرد همدیگر انتقاد کنیم بسیار بهتر از آن است که با به کارگیری الفاظ تند و توهین آمیز، شخصیت یکدیگر را آماج حمله قرار داده، احساس تنفر نسبت به خودمان را در ذهن طرف مقابل شکل داده، شدت بخشیم. گاه دیده می‌شود برخی افراد برای اثبات نظر خود و یا فرو نشاندن خشم ناشی از پیشامدی ( که البته طرف مقابل را مسبب آن وضعیت می‌دانند) در انتقادها و یا سخنان خود از واژه‌هایی استفاده می‌کنند که مطمئن هستند طرف مقابل را می‌آزارد و یا حداقل خشم او را برمی انگیزد. بیایید فکر کنیم. با این عمل چه چیزی به اثبات می‌رسد. کدام وضعیت بهبود می‌یابد؟ چه نتیجه ای از چنین رفتاری عایدمان می‌شود؟ آیا غیر از این است که یک آدم خشمگین و عصبی تبدیل به دو نفر می‌شود؟

اگر تصور می‌کنیم مردی به لحاظ مادی امکاناتی را که انتظار داشته ایم فراهم نکرده و یا آن گونه که باید در جهت رفاه معنوی خانواده نکوشیده است، حق داریم او را با دیگران ،خصوصاً افراد معینی که حساسیت او را برمی انگیزد، مقایسه کنیم ؟ آیا چنین مقایسه ای تحقیر آشکار او نیست؟ آیا انتظار داریم همه به شیوه ای یکسان عمل کنند؟ آیا می‌پسندیم خودمان نیز مورد قیاس قرار گیریم؟ نتیجه مقایسه ، احساس حقارت ، کمبود، عدم اعتماد به نفس و خشم است و چگونه می‌توان در تمام طول زندگی با کسی زیر یک سقف زندگی کرد که هر لحظه برای شما یادآور احساسات منفی و خاطرات تلخ و نامطلوب است؟

بیایید مشکلات را به هم ربط ندهیم. اگر مشکلی پیش آمده ، در همان زمان و مکان خودش ، به رفع آن مبادرت ورزیده و یک مورد را به تمام وقایع زندگی مرتبط نکنیم

. در غیر این صورت یک مشکل کوچک آنقدر دامنه دار می‌شود که کنترل عواقب ناشی از آن کاری دشوار خواهد بود. قرار نیست یک سوء تفاهم کوچک یا اشتباه ناچیزی که از یکی از طرفین یا بستگان او سر زده در هر موقعیت یا هر مشاجره یا اختلاف نظر ( برای گرفتن امتیاز بیشتر از طرف مقابل ) تکرار شود! در چنین موقعیتی نه تنها برای  مشکلِ زمان حال چاره ای اندیشیده نشده و نتیجه ای از بحث موجود حاصل نمی شود بلکه زخمهای کهنه سر باز می‌کنند و فرصت التیام دست نمی دهد. علاوه بر این که موردی نیز برای ادامه مشاجره و شدت یافتن آن پیدا می‌شود. این مسیر طولانی مطمئناً هدف اصلی ما را در نتیجه گیری تأمین نمی کند.با تغییر در صحبت کردن و یا حتی تغییر عبارات ساده به روابطی بسیار مطلوب تر، صمیمانه تر و خوشایندتر دست می‌یابیم. گاهی اوقات تغییر الگوی رفتاری در زندگی الزامی به نظر می‌رسد. استفاده از عبارات و کلمات و نوع بیان ، یا تغییر در سبک گفتاری به ما امکان می‌دهد از موقعیت‌های استرس زا دوری گزیده ، شرایط  را به شکلی مطلوب به سمت آرامش و رفاه خانواده سوق دهیم. زبان خوش چیزی نیست جز رعایت احترام طرف مقابل و به کارگیری الفاظ و عباراتی که کمترین میزان تنش را مابین طرفین ایجاد کرده و بهترین نتیجه را به بار می‌آورد. و تمام اینها مبیّن یک شیوه ارتباطی است: "ارتباط بدون سرزنش " .

در انتها لازم به ذکر است که یادآوری شود رابطه زناشویی یک رابطه دو طرفه است و نمیتوان از خانمها انتظار داشت که نیاز های همسرشان را جامه عمل بپوشانند بدون اینکه به نیاز های خودشان پاسخی داده شود با توجه به اینکه کلا جنس مونث عاطفی تر و حساس تر است باید آقایون نیز توجه خاصی به این نکته کنند که توجه و احترام به نیازهای همسرشان را در درجه اول اهمیت قرار دهند تا از دریای محبت آنها بهره مند گردند.....

دوکلمه با پدرهای بعد از این!

وقتی همسرتان هیجان‌زده به سوی شما می‌آید و به‌تان خبر می‌دهد باردار است، روال عادی زندگی دگرگون می‌شود. ممکن است ابتدا هیجان‌زده شوید و از فرط خوشحالی بخواهید پرواز کنید. شاید هم مات و مبهوت، همسرتان را نگاه کنید تا قضیه «پدر‌شدن» برایتان قابل هضم شود.

واقعیت این است که از این لحظه به بعد، زمان تغییر زندگی شما فرا رسیده. تولد یک نوزاد با تحولات زیادی همراه است. با همه این حرف‌ها پدرشدن لذتی دارد که بسیاری از مردها را برای تجربه‌ی این احساس وسوسه می‌کند.

اما بهتر است در این باره آمادگی بیشتری داشته باشید تا به بهترین شکل ممکن از نوزاد نورسیده استقبال کنید و ورود او را به دنیا خوشامد بگویید. می‌دانید برای آمادگی بیشتر باید چه‌کار کنید؟

 

پای صحبت پدرها بنشینید

 

شاید وقتی به پدرشدن خودتان فکر می‌کنید، سوالات مختلفی ذهن‌تان را قلقلک دهد یا به دغدغه ذهنی شما تبدیل شود؛ سوالاتی از این قبیل‌که‌: «آیا واقعا آمادگی دارم پدر شوم؟»، «از لحاظ مالی چطور باید با قضیه کنار بیایم؟»، «آیا همسر و نوزادم هر دو سالم خواهند ماند؟» و ...

پیشنهاد می‌کنیم پای حرف‌ پدرهای قدیمی‌تر بنشینید، مخصوصا پدر خودتان، تا خیالتان راحت شود که بیشتر آنها پرسش‌هایی مشابه شما داشته‌اند!

 

از همسرتان غافل نشوید

 

بارداری و زایمان با تغییرات ناگهانی هورمون‌های بدن مادر همراه است که بر حالات روحی و روانی او تاثیر می‌گذارد. پزشکان معتقدند اکثر زنان، پس از زایمان، این حالت را تجربه می‌کنند. بنابراین ضمن اینکه شما از تولد نوزاد خوشحال و شاداب هستید، ممکن است همسرتان غمگین و افسرده شده باشد. در چنین وضعیتی توصیه می‌شود که هر چه سریع‌تر، با مسائل مربوط به رسیدگی نوزاد آشنا شوید و در این کار به همسرتان کمک کنید. تحقیقات مختلف نشان می‌دهد زنانی که شوهران‌شان بعد از تولد نوزاد، در نگهداری و رسیدگی به امور کودک کمک می‌کنند، کمتر دچار افسردگی می‌شوند و شیردهی آنها به نوزاد به مراتب موفقیت‌آمیز‌تر است. یکی از راه‌های آرامش مادران گوش دادن به آیات قرآن کریم است. سعی کنید فضایی را فراهم آورید که حداقل در اوقاتی از شبانه‌روز تلاوت زیبای قرآن در خانه‌تان طنین‌انداز شود.

 

به فکر سلامت نوزاد باشید

 

در طی دوران بارداری مادر،‌ درباره سلامت کودک مطالعه کنید تا ببینید برای حفظ سلامتی نوزاد، چه تغییراتی در روش زندگی شما و همسرتان لازم است. مثلا اگر سیگاری هستید، سعی کنید سیگار را کنار بگذارید؛ چون حضور کودک در محیط آلوده به دود سیگار برایش ضرر دارد. علاوه بر این، رژیم غذایی جدید و سالم‌تری را برای خانواده در نظر بگیرید و به تدریج غذاهای کم‌ارزش و ناسالم را از سبد خرید خود حذف کنید.

 

همیشه منتظر تولدش باشید

 

از نوزاد انتظار نداشته باشید که سر وقت به دنیا بیاید. با وجود اینکه حاملگی38تا40 هفته‌ای طبیعی است، اگر کودک شما یکی دو هفته زودتر به دنیا آمد تعجب نکنید. به هر حال حول و حوش 40 هفتگی، باید هر لحظه، این آمادگی را داشته باشید که همسرتان را به بیمارستان برسانید و پشت در اتاق زایمان، برای تولد یک موجود کوچک و زیبا منتظر بمانید.

 

قبل از پدر شدن بدانید

 

بعضی از فعالیت‌ها مانند رفتن به تئاتر، سینما و سفرهای داخلی و خارجی با داشتن نوزاد دشوارتر است. بنابراین قبل از اینکه به فکر پدر شدن بیفتید، با همسرتان به اندازه کافی سینما و سفر بروید.

اگر بیرون از اتاق زایمان منتظر تولد اولین فرزندتان هستید، راهی وجود ندارد جز اینکه آرامش‌تان را حفظ کنید. اضطراب را تا آنجا که ممکن است کاهش دهید و استراحت را از یاد نبرید.

تولد یک نوزاد، زندگی عاشقانه شما را تا حدودی در هم می‌ریزد. بنابراین برای ابراز عشق و محبت به همسرتان فرصت را از دست ندهید.

 

بعد از پدر شدن بخوانید

 

در هفته اول تولد، نوزاد نیازهای متعددی دارد که پدر در کنار مادر باید با رفع نیازهای کودک آشنا شود؛ کارهایی مانند روش شیر دادن به کودک، تمیز کردن او و آموزش‌های ساده دیگری که برای ‌آسایش و راحتی نوزاد باید آنها را به کار ببرید.

مواظب کمرتان باشید و تکنیک صحیح بغل کردن کودک را بیاموزید. بغل کردن یک کودک که مدام روی دستان شما تکان می‌خورد به مراتب سخت‌تر از کودک بزرگ‌تری است که خودش قادر به حفظ تعادلش روی دستان شماست.

همیشه پیشانی کودک را ببوسید تا از این راه، تغییر دمای بدن نوزاد و تب‌دار بودن او را تشخیص دهید.

بیش از حد به کودک لباس نپوشانید اما همیشه لباس اضافی به همراه داشته باشید.

سعی کنید از تمام مراحل رشد فرزندتان لذت ببرید.

ممکن است کودکان، هنگام بازی به شما آسیب برسانند و به طور غیر منتظره اسباب‌بازی‌های بزرگی را به طرفتان پرتاب کنند یا به ساق پایتان ضربه بزنند. پس هنگام بازی با آنها احتیاط کنید.

 

10 توصیه برای اینکه پدر خوبی باشید

 

پدر بودن کار ساده‌ای نیست اما قطعا پدری که فعالانه در زندگی فرزندش حضور دارد، بنیاد یک رابطه خوب پدر- فرزندی را پی‌ریزی می‌کند. پس اگر می‌خواهید پدر خوبی باشید توصیه‌های زیر را بخوانید:

1) همواره از مادر فرزندتان حمایت کنید و به ویژه در حضور کودک به او احترام بگذارید.

2) در کارها به صورت گروهی مشارکت کنید و با همسرتان، در تعلیم و‌تربیت کودکان سهیم شوید.

3) برای بودن در کنار کودکان وقت بگذارید.

4) مهربانی و عشق خود را به فرزندتان نشان دهید.

5) از خانواده‌تان در هر وضعیتی حمایت کنید.

6) ماجراها و داستان‌های زندگی خود را برای کودکان تعریف کنید. آنها از اشتباهات شما درس می‌گیرند و تجربه می‌آموزند.

7) در جمع‌های خانوادگی شرکت کنید و برای خانواده‌تان وقت‌بگذارید.

8) الگوی خوبی باشید.

9) در مسائل مهم زندگی فرزندتان با او همراه شوید.

10) توانایی‌های بالقوه‌ی خود را برای پدر بودن باور داشته باشید و بدانید هر کودکی، لیاقت داشتن پدری مهربان و با محبت را دارد.

قوانین مربوط به روابط عاشقانه و زناشویی!

در روزهای اول شروع یک ارتباط، هیچ یک از طرفین تمایلی به فکر کردن در مورد قوانین و مقررات موجود ندارد. این دوران زمان خوشی است و قانون گذاشتن و اجرای آن چندان لازم و ضروری به نظر نمی‌رسد؛ اما به هر حال بنیان نهادن یک سیستم نظامند قانونی از همان ابتدای کار امری لازم الاجرا به شمار می‌ رود. منظور ما این نیست که باید تمام جزئیات را روی ورق بیاورید و همه چیز به صورت مکتوب باشد، بلکه یک چارچوب کلی برای کلیات کار باید طراحی شود که به واسطه آن تمام کارها با آرامش و راحتی بیشتری پیش رود.

در کنار این قوانین یک سری مجازات هایی نیز برای اجرا نکردن آنها باید در نظر گرفته شود. باید به خاطر داشته باشید که اگر می‌ خواهید همسرتان از قوانینی که شما مقرر کرده اید پیروی کند، باید ابتدا خودتان آنها را رعایت نمایید. پس بهتر است که اگر خودتان آنها را رعایت نکردید، ابتدا مجازات را بر روی شخص خودتان پیاده کنید.

هیچ یک از دو طرف نباید با شخص سومی ارتباط داشته باشند  

همیشه یک قانون ابدی وجود دارد که همه ملزم به پذیرش آن هستند: هیچ گونه خیانتی وجود نداشته باشد. با ورود به یک رابطه، شما خود به خود یک چنین قانونی را می‌ پذیرید و باید گردش و تفریح های تک نفره را کنار بگذارید چراکه تنها چیزی که می‌تواند شما را در زندگی مشترکتان به موفقیت برساند، اعتماد متقابل است. زمانیکه حتی برای یک بار بوی خیانت به رابطه وارد شود، اعتماد برای همیشه از بین خواهد رفت.

بنیان نهادن این قانون کار ساده ای است. معمولاً هر دو نفر به یک چنین قانونی پایبند بوده و تمایل دارند که آنرا اجرا نمایند. خانم دوست ندارد که شما با دختر های دیگر این طرف آنطرف بروید و شما هم به طور حتم دوست ندارید که او دنبال مردهای دیگر راه بیفتد. زمانیکه قرار های ملاقات طی شد و رابطه وارد مراحل جدی تر شد، فقط کافی است که یک بار به این قانون اشاره کنید. در حقیقت صحبت کردن در مورد این مطلب که قرار گذاشتن با افراد دیگر از این پس ممنوع می‌ شود، خود اهمیت این موضوع را به طرف مقابل انتقال خواهد داد.

مجازات: احترام به این قانون و پایبندی به آن از اهمیت بالایی برخوردار می‌ باشد، تنها مجازاتی که می‌ توان برای آن در نظر گرفت پایان دادن سریع به رابطه است.

 

بهای بقای ارتباط باید در یک حد معین باقی بماند

توقعات بیجا در یک رابطه جایی ندارند؛ و این امر از همان ابتدای رابطه باید روشن شود. البته منظور ما این نیست با افرادی زندگی کنید که هیچ گونه آرزو و رویایی ندارند اما به هر حال باید انتظارات طرف مقابل از شما منطقی باشد. توقعات بیجا و آرزوهای غیر منطقی و غیر واقعی می‌ توانند رابطه را خسته کننده نمایند. در ابتدا شاید جالب باشد که نیازهای یکدیگر را برآورده کنید، اما به هر حال هر دو طرف باید به خوبی بدانند که هر کس زندگی فردی خود را دارد و نمی تواند تمام زندگی اش را وقف برآورده کردن آرزوهای دیگری کند.

برگرداندن این قانون در زندگی واقعی شاید قدری نیرنگ آمیز باشد. در ابتدای رابطه شاید برای جلب رضایت و بدست آوردن او هر کاری که می‌ خواهد را برایش انجام دهید و هر کاری که از دستتان بر بیاید را انجام دهید. سرو کردن غذای مورد علاقه او، خریدن گل های رنگارنگ و بردن او به مکان های که دوست دارد خوب است، اما نباید بیش از اندازه در این کار زیاده روی به خرج دهید. به هر حال شما هر زمان که توانایی انجام چنین کارهایی را داشتید، نباید از انجام آنها دریغ کنید، اما شما باید محبت به او بدهید نه اینکه او بیش از اندازه از شما انتظار داشته باشد.

مجازات: مجازات باید با جرمی که شکل گرفته هماهنگی داشته باشد. به عنوان مثال اگر او از شما انتظار دارد که هر روز برایش گل رز بگیرید، چند روز این کار را انجام ندهید تا با این امر او به این نتیجه برسد که توقعش در این مورد چندان مطابق می‌ل باطنی شما نیست. مجازات های جدی تر نظیر قطع ارتباط را باید بگذارید برای مقوله های جدی تر؛ به عنوان مثال در مواردی شبیه به این مطلب که او از شما انتظار دارد تا با دوستان صمیمی خود قطع رابطه کنید.

 

مالکیت طلبی ضمنی ممنوع

قرار گرفتن در یک ارتباط به آن معنا نیست که پس از مدتی یکی از طرفین مالک طرف دیگر می‌ شوند. هر دو طرف باید آزادانه به زندگی خود بپردازند. این بدان معناست که: کسی حق ندارد برای دیگری تصمیم گیری کند، و یا در مورد کارهای بزرگ به تنهایی تصمیم گیری نماید. فقط به این خاطر که شما ازدواج کرده اید دلیلی نمی شود که ارتباطتتان را با دوستانتان قطع کنید، مطابق می‌ل او تفریحات خود را انتخاب کنید و هر کاری که او دوست داشته باشد را انجام دهید. باید به یکدیگر فضا بدهید تا هر یک مطابق می‌ل خود کارهای شخصی اش را انجام دهد.

این مورد مقوله ای است که سبب برزو مشکلات زیادی در روابط می‌ شود. هیچ موقع ارتباط به جایی نمی رسد که یکی از طرفین حق داشته باشد به نفر دیگر بگوید: "خوب از این به بعد من به جای تو تصمیم می‌ گیرم." به هر حال به محض اینکه برای نخستین بار احساس کردید که او حس مالکیت طلبی نسبت به شما پیدا کرده است، موضوع را با او در می‌ان گذاشته، خودتان را حتی از حواشی این مسئله هم کنار بکشید.

مجازات: برای هر گونه جرمی که مرتکب می‌ شوند، شما هم به مثابه آن مقداری از آزادی ها و امیال شخصی آنها را محدود کنید. به عنوان مثال اگر او برنامه ریزی کرد که امشب با خانواده عمه و شوهر عمه پیرش شام را صرف کنید، شب بعد او را به تماشای یک فیلم خسته کننده ببرید.

 

روابط گذشته باید فراموش شوند

زمانیکه شما با یک نفر ارتباط برقرار می‌ کنید، باید گذشته را فراموش کنید. هیچ یک از طرفین حق ندارد از اتفاقاتی که در زندگی گذشته افراد ایجاد شده به عنوان مقوله ای برای پیش داوری استفاده کند. بنابراین هیچ گاه به خانمتان نگویید که نامزد قبلی تان از او زیباتر بوده که او هم به شما پاسخی می‌ دهد که خودتان بهتر می‌ دانید.

البته منظور ما این نیست که نباید در مورد گذشته تان هیچ حرفی به میان بیاورید. اگر بخواهید با کسی ازدواج کنید، باید بدانید که در گذشته چه کارهایی را انجام می‌داده و چه نوع زندگی داشته؛ اما نباید اجازه دهید که گذشته بر روی او تاثیر منفی بگذارد. به هر حال باید به او نشان دهید که گذشته برایتان اهمیتی ندارد. این کار را می‌ توانید شما به عنوان مثال می‌توانید زمانیکه او مطلبی از گذشته می‌گوید و دستپاچه می‌شود، این مطلب را اظهار کنید که نگران نباشد چرا که گذشته برای شما اهمیتی ندارد. سعی کنید که در مورد این مطلب هیچ گونه صبری از خود نشان نداده و به سرعت در مقابل چنین گزینه ای از خود واکنش نشان دهید.

مجازات: اگر احساس می‌کنید که همسرتان در گذشته زندگی می‌ کند، شما هم برخی از ویژگی‌هایتان را که دوست می‌دارد، کاهش دهید، اما به او بگویید که چرا چنین کاری می‌کنید تا او هم تصور نکند شما فرد خوبی نیستید. به او بگویید که وقتی به زمان حال بازگردد تمام خوبی های شما نیز به سر جایشان بازخواهند گشت.

 

قوانین عشق ورزی

نوشتن این قوانین و راضی کردن افراد برای امضای آن شاید کار دشواری به نظر برسد، اما اگر از همان ابتدا تمام این موارد را برای او معین کنید، دیگر در آینده به مشکل برخورد نخواهید کرد.